به نظر می رسد اصرار اروپایی ها بر اجرای به نا حق بند ماشه در برجام و قراردادن شرط هایی تعجیزی جلو پای ایران بیش از اینکه برای حل مشکل و گره گشایی باشد برای پیچیده تر کردن اوضاع و کشاندن کار به تنش و جنگی تمام عیار است.
ماریا زاخاروا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه، گفت: "این کشور از تروئیکای اروپایی میخواهد که دوراندیشی و احتیاط به خرج دهند و تلاشهای نادرست برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را کنار بگذارند".
سه کشور اروپایی به خوبی می دانند که تحریم های سازمان ملل با توجه به تحریم های موجود ایالات متحده و اروپا بر علیه ایران تاثیر اقتصادی ای بر ایران ندارد و بیشتر تاثیر معنوی و سیاسی دارد.
چین و روسیه در نامه ای مکتوب اعلام کرده اند که اروپایی ها حق اجرای بند ماشه را ندارند و عملا می توان گفت امروزه بخش اعظم کشورهای جهان مخالف این رویه غربی ها می باشند.
عملا هم در صورت اجرای بند ماشه این احتمال وجود دارد تا چین و روسیه تشکیل کمیته های اجرایی را وتو کنند و جلوی اجرای این تحریم ها بر علیه ایران را بگیرند.
برخی هم که سعی می کنند فضای روانی ایجاد کنند که اگر این تحریم ها برگردد ایران می رود ذیل بند ۷ منشور سازمان ملل و آنوقت حمله اسرائیل و آمریکا به ایران مشروع می شود هم بیشتر به دنبال ایجاد فضای روانی هستند.
اولا که ایالات متحده و اسرائیل پشیزی برای مقررات بین المللی قایل نیستند و دیدیم که چند ماه پیش اقدام به حمله به ایران کردند و هیچ مجوز بین المللی برای چنین حمله ای نداشتند و در این حمله ده ها مورد از قوانین بین المللی را زیر پا گذاشتند.
دوما که حتی در همین تحریم ها و در قطعنامه ۱۹۲۹ به صراحت ذکر شده که "ایران برای تحریم شدن ذیل ماده ۷ قرار می گیرد اما این به هیچ وجه نباید توجیهی برای اعمال نظامی بر علیه ایران باشد و بلکه باید مساله از طرق دیپلماتیک حل و فصل شود" بروید قطعنامه را مطالعه کنید.
سوما تنها چیزی که در جهان فعلی موجب حفظ موجودیت و امنیت کشورها می شود قدرت نظامی و توانمندی دفاعی آنها است و مجامع بین المللی ثابت کرده اند که هیچ قدرتی در تامین امنیت جهان و کشورها و ملت ها ندارند.
اروپایی ها به خوبی می دانند که این اقدام آنها موجب آن خواهد شد تا ایران واکنش درخور نشان دهد و احتمالا ایران از معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای خارج شود، امری که کلا موجب افزایش شدید تنش خواهد شد و در مرحله بعد اگر بخواهند با ایران مذاکره کنند مذاکره بر اساس قانع کردن ایران به بازگشت به معاهده خواهد بود.
اگر هم ایران مورد تهدید یا حمله نظامی قرار گیرد و موجودیت ایران در خطر باشد آنوقت ممکن است ایران اقدام به تغییر دکترین هسته ای خود کند و سلاح هسته ای تولید کند و تنش در سطح بین المللی به اوج برسد.
حال برخی می پرسند وقتی اروپایی ها چنین چیزی را می دانند پس چرا به جای اینکه گره گشایی کنند به دنبال افزایش تنش می روند؟
پاسخ در سخنان نتانیاهو در دفتر بیضی شکل کاخ سفید است.
زمانی که ترامپ اعلام کرد که آمریکا قرار است مذاکرات با ایران را شروع کند نتانیاهو اظهار داشت که اگر مدل لیبی بر علیه ایران پیاده شود وی از آن حمایت می کند.
این سخن نتانیاهو کافی بود تا آب از لب و لوچه اروپایی ها بریزد و به دنبال آن باشد که اگر قرار است آمریکا ایران را اشغال کند و منابع آن را سرقت کند به آنها هم سهمی برسد، مانند شرایطی که امروزه لیبی شاهد آن است و اروپایی ها در حال سرقت منابع این کشور می باشند و کشور را به چندین بخش تقسیم کرده اند که مدام با هم درگیر هستند.
اروپایی ها با اجرای بند ماشه و اصرار بر بازگرداندن تحریم های شورای امنیت به دنبال خوش خدمتی برای آمریکا هستند و به دنبال آن می باشند که به آمریکا بگویند اگر احیانا اقدامی بر علیه ایران انجام دادید ما هم باید سهمی از غنائم داشته باشیم.
البته باید به این نکته اشاره کرد که ایران لقمه بسیار بزرگتری برای غربی ها است که بتوانند آن را قورت دهند و قطعا اگر به دنبال آن بروند در گلویشان گیر خواهد کرد و خفه خواهند شد.
به هر حال ایران تلاش دارد از طریق راه های دیپلماتیک جلو برود تا اگر در آینده مجبور شد اقدامی انجام دهد حرف برای گفتن داشته باشد و بگوید که همه راه های دیپلماتیک را رفته ولی طرف مقابل همه راه ها را به بن بست کشانده و بسته.
به هر حال ایران یک توافق با آژانس بین المللی انرژی هسته ای در قاهره امضا کرد که می تواند اساس همکاری آن با آژانس باشد ولی این توافق مشروط به توقف اجرای بند ماشه و پایان قطعنامه ۲۲۳۱ است و اگر مشکل اروپایی ها واقعا این است که مطمئن شوند برنامه هسته ای ایران صلح آمیز است باید از این توافق حمایت کنند.
روسیه هم رسما نامه ای در این باره به شورای امنیت نوشته و به نوعی امروزه روسیه که شریک اول ایران در برنامه هسته ای اش است و سازمان بین المللی انرژی هسته ای می توانند ناظر و ضامن صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران باشند.
در صورتی که اروپایی ها اصرار بر اجرای بند ماشه داشته باشند یعنی همه چیز می رود روی هوا و عملا هر اتفاقی رخ دهد عواقب اش گردن آنها است وعملا ایران می تواند ادعا کند که همه راه های دیپلماتیک را رفته ولی اروپایی ها به دنبال حل دیپلماتیک مساله نبوده اند.
پایان/
نظر شما